loading...

دو کلمه حرف حساب

بازدید : 619
دوشنبه 7 ارديبهشت 1399 زمان : 2:24

قصص‌ قرآن مجید-سحرگاه یکم
بازدید : 829
شنبه 23 اسفند 1398 زمان : 2:59

حسین‌قلی جان سلام. امیدوارم حالت خوب، دماغت چاق، کیفت کوک، نفست به راه و زندگی بر وفق مرادت باشد.

کد متلب حل دستگاه معادلات دیفرانسیل معمولی کوپل شده (ODE) با روش رانگ-کوتای مرتبه 4 با توضیحات خط به خط در ورد و قابلیت دریافت معادلات از کاربر
بازدید : 965
شنبه 16 اسفند 1398 زمان : 17:42

آخرین باری که برای یک دوست نامه نوشتم، حدود یک سال و نیم پیش بود. نامه‌ای که البته هرگز پست نشد و ماند روی دستم. اگر این آخرین بار را کنار بگذارم، آخرین خاطراتم از نوشتن نامه برمی‌گردد به سال‌ها پیش. به همان سال‌هایی که در فقط همسایۀ دیوار به دیوارمان تلفن داشت و اگر می‌خواستی با کسی در تماس باشی، چاره‌ای جز نوشتن نامه نبود. گمانم هفت یا هشت سالم بود و وقت‌هایی که مادر یا خاله‌ها دست به کاغذ و قلم می‌شدند، آخرین سطرهای کاغذشان مال من بود. البته که فقط بلد بودم با یکی دو جوک‌ بی‌مزه خط‌های آخر نامه را پر کنم و تازه نوشتن همین چند خط هم لااقل یک ساعت زمان می‌برد.

پاورپوینت با عنوان پدیده کرونا Corona
بازدید : 420
جمعه 15 اسفند 1398 زمان : 11:46

صفرم: چهارده روز پیش، به یک دوستی گفتم رمز وبلاگم رو تغییر بده تا یک مدت از نوشتن دور باشم. امشب بهش می‌گم، خب حالا رمز وبلاگم رو بده. رمز وبلاگ رو گذاشته بود: «glorymanunited»! الآن تازه اومدم توی پنل وبلاگ و دوباره یادم افتاد. خلاصه که خیلی نامردی :)

متن آهنگ بیگانه سینا سرلک
بازدید : 519
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 22:38

تا حالا سعی کردی چشمت فقط به دروازه‌بان باشه و نه به مهاجم؟ سخته چشمت رو از توپ جدا کنی. تلاش زیادی لازم داره. می‌بینی که دروازه‌بان به عقب و جلو تکون می‌خوره. به چپ و به راست خم میشه. سر دفاع فریاد می‌زنه. ولی معمولاً فقط زمانی توجهت بهش جلب می‌شه که توپ به سمت دروازه شوت شده.

2. سوره بقره آیه 1 تا 5
بازدید : 700
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 22:38

صبح وقتی روی دورچرخه از بین ماشین‌ها رد می‌شدم به مادر فکر می‌کردم. به این کلمه و مفهومی‌که همۀ مردم کوچه و خیابان امروز به یادش هستند. یکی برای مادرش شیرینی کشمشی می‌خرد و دیگری عکسی از مادرش را توی صفحۀ مجازی‌اش بازنشر می‌کند و آن یکی تازه شب که می‌شود یادش می‌آید مادری هم داشته و با تماسی سعی می‌کند ادای دینی کرده باشد. انگار که فقط بخواهند باری را از دوششان بردارند. بار ادای دین سالیانه به مادر را. همان زنانی که 365 روز سال را مادرانگی می‌کنند و فقط به اندازۀ یک روز در سال از آن‌ها تجلیل می‌شود. آن هم فقط در حد یک تماس تلفنی، یک کیلو شیرینی کشمشی یا پیامکی کپی پیست شده.

2. سوره بقره آیه 1 تا 5
بازدید : 414
يکشنبه 3 اسفند 1398 زمان : 22:38

القصّه، روایت است که روزی پادشاه مسابقه‌ای ترتیب داد و از هنرمندان سرزمین خواست تا آرامش را برایش نقاشی کنند. نقاشان هرکدام آرامش را در چیزی دیدند. یکی در ساحلی شنی و دیگری در کوهستانی سرسبز و آن یکی در کلبه‌ای چوبی با خورشتی برای نهار و دیگری در خانواده‌ای با چند پسر و دختر. در نهایت پادشاه از میان انبوه نقاشی‌های رسیده دست روی دو نقاشی گذاشت و مابقی را وسط قصر به آتش کشید. نقاشی اول دریاچه‌ای بود آرام همراه با یک آسمان آبی، کلبه‌ای چوبی و دود اجاقی که خبر از غذایی گرم و جایی نرم در خانه می‌داد. نقاشی دوم امّا تصویر کوه‌های سر به فلک کشیده‌ای بود با ابرهای توفان‌زا و رودخانه‌ای خروشان و باد که تمام درختان جنگل را تا مرز سرنگونی برده بود. گوشه‌ای از تابلو، درون بریدگی یکی از صخره‌های درهم فرورفته امّا لانۀ گنجشکانی بود با چند جوجه و پدر و مادری که چیزی به دهان گرفته و در دهان جوجه‌‌ها می‌گذاشتند.

برای مادر، برای خودِ خودِ او

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 12
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 31
  • بازدید کننده امروز : 26
  • باردید دیروز : 11
  • بازدید کننده دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 109
  • بازدید ماه : 809
  • بازدید سال : 28350
  • بازدید کلی : 42894
  • کدهای اختصاصی